صبر کنید...
حافظه خوب ولی از درس متنفر
این دوو تا کنار هم این شد که اول دبیرستان 3 تا درس رو بیوفتم و اولین بار تجدیدی و امتحانات شهریور رو تست کنم
ادبیات فارسی
شیمی
زیست
وای که چقدر هنوزم بدم میاد از اینها. شاید هم افرادی باعث شدن که اینقدر بدم بیاد، معلم، ناظم، هم مدرسه ای ها، نمی دونم. بدم میاد
3 ماه تابستون همه تفریح و من فحش می دادم به شاعرها واسه اینکه باید شعرهاشون رو حفظ می کردم تا بتونم برم دوم دبیرستان و با تقلب و اینها یه 10 گرفتم. اگر الان هم تو نوشته هام غلط املایی می بینید بدونید که هر چی هم یاد گرفتم تو این 3 سال بوده و کلاً با زبان فارسی مشکل داشتم.
خدا اگر مندلیف رو ببخشه مطمئن هستم که با من به مشکل می خوره و به این راحتی ها ولش نمی کنم. آخه برادر من مگه من تو زندگی تو دخالت کردم که تو افتادی تو زندگی من که جدول تو رو حفظ کنم !!!!
خوب درست نیست آخه. الان صبح که بیدار میشم واسه شیرین کردن چای و خوردن صبحانه به جدول تو احتیاج دارم یا موقع کار کردنم !!!!
خدا ببخشه کسایی رو که من رو از درس خوندن متنفر کردن و با این هوش و حافظه از همه چیز زده شدم.
باورتون میشه اگر من یه نهنگ رو سر کوچمون ببینم و ندونم پستانداره یا گیاهخواره امکان داره تو درآمد ماهیانه من تثیر بذاره !!!!. میدونید سر اینکه لاک پشت دو زیست هستش یا تک زیست من کتک خوردم !!!! الان یقه لاک پشت رو بگیرم، معلمون رو بزنم یا اون دانشمندی که گفته من باید اینها رو حفظ کنم تا بتونم برم دانشگاه !!!! زیست رو تو تابستون هم افتادم و گفتن که قانون تک ماده هست و می تونی ازش استفاده کنی و بری دوم دبیرستان، فقط رشته تجربی نمی تونی بری که منم گفتم من غلط کنم به تجربی فکر کنم ...
خوب فامیل رفته بودن ریاضی و فیزیک و من هم نباید جا می موندم
پس یا علی گفتیم و با پارتی بازی رفتیم دبیرستان البرز
آقا بالای هزار تا دانش آموز یودیم تو دبیرستان البرز
دوم دبیرستان تونستم فقط ورزش رو پاس کنم و بقیه درس ها رو همه رو افتادم
ورزش هم چون تو تیم فوتبال و شطرنج مدرسه و منطقه بودم کلاً راه میومدن.
ادبیات و شیمی و ریاضی و عربی و زبان فارسی و ادبیات فارسی و بقیه درس هایی که افتادم کنار با 2 تاش مشکل داشتم، یکی قرآن بود که انداخت منو. یکی زبان انکلیسی.
جزو 30 قرآن رو حفظ بودم و معلمون می گفت تو منو مسخره می کنی، تو اصلاً آدم مسلمونی نیستی که بخوای قرآن بخونی، رو قضاوتش من رو انداخت.
زیان انگلیسی رو فول بودم در حد یک انگلیسی زبان ... معلممون از من کمتر می دونست و بچه ها سوال داشتن از من می پرسیدن و این هم دلیل کافی برای افتادن تو این درس که بدین شکل فقط ورزش رو پاس کردم
یه 3 سالی دبیرستان البرز با 10 بار اخراج من از سر کلاس و اخراج های روزانه و سه روزه و هفته ای تحمل کردم (کردن).
تا مجبور شدم برم دبیرستان شبانه
دست پدرم درد نکنه که چند تا امتحان جای من رفت و ما بالاخره دیپلم گرفتیم و رسیدیم به پیش دانشگاهی
دیگه پیش دانشگاهی خدایی کار من نبود و همون اولش با پدرم منطقی صحبت کردم که جوونی خودت و عشق و حال من رو خراب نکن و حرص نخور، من درس خون نیستم. بابام تو یه عملیات انتحاری رفت منو توی رسالت یه مدرسه پیش دانشگاهی ثبت نام کرد که بدون امتحان با معدل بالا بهم مدرک پیش دانشگاهی دادن، البته بماند که 2 تا امتحانش کشوری بود و پدرم جای من رفت سر جلسه امتحان. اینطوری بگم که سال بعد واسه گرفتن مدرک پیش دانشگاهی رفتم مدسه رو جمع کرده بودن و اون یکی از معجزه های خدا بود که جلوی من پدید اومد و بعد از من هم نبود. هنوز هم ایمان نیاورده اید ....
خلاصه بنده دیپلم و مدرک پیش دانشگاهی ریاضی فیزیک گرفتم