صبر کنید...
وقتی به من کتاب آیین دوست یابی نگاه می کنیم مطالب بسیار قابل کاربردیه ،
از اون مطالبی که میشه روز روز زندگی رو باهاشون تغییر داد اصلاح کرد فوق العاده محشر ه
وقتی به نحوه ی ایراد را در مواقعی که ایراد گرفتن ضروریه نگاه می کنیم وقتی میخواهیم که مشتری با رضایت آن چیزی که خواسته ماست رو انجام بدن
وقتی که خودتون رو جای اون فرد بذارید و ببین اگر جای اون بودیم چه احساسی داشتی چه عکس العملی نشون می دادی
وقتی کتاب چگونه افراد و به طلا تبدیل کنیم
یک دقیقه که نه شاید یک هفته باید سکوت کنیم و علاقه شدید خود مونو به کار هامون در در مقابل علاقه خفیفمون به چیزهای دیگه قرار بدیم متوجه میشیم همه همه انسان ها همین حسو دارند
این این ضرب المثل قدیمی که میگه یک سگ را بدنام کنید با اینکار انگار آویزانش کردید اما او را خوشنام کنیم خوش نام کنید و نتایج را ببینید !
خانم رود هاپکینز ، معلم کلاس چهارم در بروکلین نیویورک لیست اسامی که به خودش در روز اول مدرسه نگاه کرد ، هیجان و شادی شروع ترم جدید با اظطراب آمیخته شد .امسال ، تامی " پسر بده ی " مدرسه در کلاس او بود معلم کلاس سوم همیشه پیش معلم های دیگه و مدیر و خلاصه هر کسی که میدید از او شکایت میکرد آن پسر نه تنها شرور و شیطان بود که خیلی هم بی انضباط بود با پسر های دیگه درگیر می شد و دخترها رو مسخره میکرد برای معلمش پررو بازی در میاورد ظاهراً بزرگتر که شده بود بدتر هم شده بود .
تنها ویژگی خوبش این بود که همه چیز رو زود یاد میگیره و تکالیف مدرسه اش را به هم به آسانی انجام می داد
وقتی با دانشآموزان جدیدش احوالپرسی می کرد در یک جمله کوتاه نظرش را هم راجع به آنها میگفت
رز لباس خوشگل پوشیدی یاالیسا شنیدم که نقاشی های قشنگی میکشی وقتی به تامی رسید مستقیم توی چشم هایش نگاه کرد و گفت
میدونم که تو یک مدیر واقعی هستی می خواهم به من کمک کنید تا امسال بهترین کلاس سال چهارمی ها را داشته باشیم
او طی چند روز اول با تعریف کردن از کار های تامی و گفتن این که این نشان می دهد او یک دانش آموز خوب است بر این نکته تاکید کرد با شخصیتی که برای تامین قائل شد حتی یک بچه نه ساله هم نمیخواست با علم خود را سرخورده کند و تامی هم این کار را نکرد
" دیگران اعتبار بدهید تا بر اساس آن سطح خود و زندگی شان را بالا ببرند. "